✅ آل پاچینو با چهره ی مسیحایی در “سرپیکو” (سیدنی لومت، ۱۹۷۳)
وقتی سرپیکو بر پرده ی سینما به نمایش در آمد، بعضی از منتقدان فیلم به شباهت آل پاچینو – که بازی فوق العاده ای در نقش سرپیکو داشت – با تابلوهایی اشاره کردند که نقاش های پاپ آرت آن زمان از حضرت مسیح میکشیدند. وینسنت کانبی حتی او را با قدیس فرانسیس آسیسی مقایسه کرد. همه این منتقدان در سرپیکوی آل پاچینو، چیزی فراتر از یک بازی فوق العاده یافته بودند. آن ها در پسِ این سرپیکو، انسان – خدایی می دیدند که محکوم است به خاطر عشق به انسان رنج بکشد، یا قدیسی که علیه مذهب رسمی – نقطه ی مقابل ماموریتی که او برای خود قائل است – قیام کند.
این نه فقط ریش آل پاچینو، بلکه چشمان مسحور کننده و خشم مهار نشده اش در مواجهه با انحرافات و کژی ها هم بود که منتقدان را به صرافت مسیح می انداخت. بخشی از جزئیات زندگی سرپیکو نیز با جزئیات زندگی مسیح مقدس منطبق بود و به همین علت در این فیلم، متن ( سرپیکو) و فرامتن (حضرت مسیح) در هماهنگی کامل بودند و در شخصیت سرپیکو به هم می پیوستند. چنین تطابقی از بازیگر و چهره ی تاریخی، در هر فیلم پلیسی رخ نمیدهد.